جشن آزادی نرمافزار ۱۳۹۸: خوب، بد، زشت
سلام
تو جمعهای که گذشت یعنی هشتم شهریور ماه ۱۳۹۸، ما تو باغ کتاب یه رویداد برگزار کردیم به اسم «جشن آزادی نرمافزار». سعیمون رو کردیم که از لحاظ زمانی، مقاربت داشته باشه با تاریخ برگزاری جهانیش یعنی August 28؛ اما خب به دلیل نزدیک شدن ماه محرم امکان برگزاری در تاریخ دقیقش رو نداشتیم. مخصوصا که اسم رویداد با کلمه «جشن» شروع میشد.
تو این قسمت میخوام از روزای اولش بگم. اگه کسایی سالهای آینده تصمیم گرفتند این رویداد رو برگزار کنند، شاید بتونه کمک کنه که چه مشکلاتی پیش روی ما بوده.
حدود یک ماه مونده به رویداد بود که من تصمیم گرفتم به تیم برگزارکنندگان بپیوندم و کمک کنم تو برگزاری رویداد. روزی که قطعی شد شروع کارها، مهمونِ تیم کارپینو بودیم برای رویداد دورهمی گنو. اونجا تصمیم گرفتیم که لیست کارهای مونده رو در بیاریم و شروع کنیم به زمانبندی و انجامشون. من اولش تصمیم داشتم که به عنوان اسکراممستر جزو تیم باشم و اعلام آمادگی کردم برای اینکار.۱
از اول چون انتظار داشتم که نتونم هرروز با بچهها هرروز جلسه داشته باشم و خیلی از محدودیتهای دیگه، نشه کامل تحت چهارچوب اسکرام جلو بریم اما یه چیزی مندرآوردی شبیهاش رو اجرا کنیم که سیستم از بینظمی در بیاد. تقریبا نزدیک به ۲۲ تا کار داشتیم و من بر اساس اولویت اومدم در چهار هفته تقسیمشون کردم و بین بچهها تقسیم کردیم. انتظار داشتم که خیلی خوب جلو نره اما اصل کار جلو بره! و خب نشد! همه کارها پیشنیاز داشتند به همدیگه و چون باید منتظر خبر از خارج تیم میبودیم، هیچ پیشبینیای نداشتیم که کی این کار درست میشه. این شد که بعد از یه مدت گفتیم بیخیال اسکرام بشیم اصلا. شروع کنیم کارهارو انجام بدیم. خودم چندتا کار رو برداشتم و از چند تا از دوستام خواهش کردم که به تیم برگزاری ملحق بشن تا کارها سریعتر پیش بره. همینجا ازشون تشکر میکنم که کلی کمکمون کردن.
تقریبا توی هفته دوم بودیم که یه سری از بچهها گله کردن ازمون که سایتتون چرا خرابه! درسته سایت خراب بود اما اصلا هنوز از سایت رونمایی نکرده بودیم و آدرسش رو بجز تیم برگزاری کسی نمیدونست. بعد از چندتا پرسوجو متوجه شدیم که بچهها زحمت هویت بصری و به دنبالش stand هارو کردن و منتشر کرده بودن. آدرس سایت هم روی یکی از تصاویر تبلیغاتیای بود که منتشر شده بود. خیلی سریع از تیم خواستیم که مشکل رو حل کنن و خدا رو شکر حل شد.
یه کار دیگهای هم که بر عهده من بود، جذب حامی مالی بود. متاسفانه برای درخواست از شرکتهای مختلف نیاز داشتیم که جدول مخارج آماده بشه و بدونیم که به چهقدر سرمایه نیاز داریم. این جدول خیلی دیر آماده شد… با اینکه امید نداشتم به جذب هیچ حمایتی، اما باز ایمیل هارو ارسال کردم و فقط از بینشون ابرآروان پاسخ داد که ایمیلتون ارجاع شد و به زودی بهتون خبر میدیم که هنوز رفتن که خبر بدن. D:
تو هفته آخر تقریبا قطعی شد که هیچ سرمایهای رو جذب نخواهیم کرد و باید با سیستم جمعسپاریمالی (Donate) کارها رو پیش ببریم. به لطف یکی از دوستان، تونستیم نظر مثبت یه سازمانی (اسمش یادم نیست) رو جلب کنیم تا بتونیم این رویداد رو در باغ کتاب برگزار کنیم و این حجم زیادی از هزینههارو کم میکرد. نشستیم اون جدولی که آماده کرده بودیم و مبلغی حدود ۴ تومن بود رو بازبینی کردیم و رسیدیم به مبلغ حدود ۸۰۰ هزارتومن. تصمیم گرفتیم که از خودمون شروع کنیم و تو گروه منتشر کنیم که چقدر مونده. خدا رو شکر اون مبلغ شد و کارها رو انجام دادیم و همه چاپ ها آماده شد که جشن رو برگزار کنیم.
یک روز به آخر مونده، یه جلسه داشتیم در پارک دانشجو که برای آخرین بار با هم هماهنگ کنیم که همهچیز واسه همه روشن بشه. از همه تیم و از همه ارائهدهندهها خواستیم که حتماً تا پایان امشب ارائه خودتون رو آماده کنید. قرار شد که ارائهها این شرایط رو داشته باشن:
- فارسی باشن تا جایی که بشه.
- بزرگ باشه متنها که دوستانی که چشماشون ضعیفه، مشکلی واسه خوندن یا حداقل خوندن عناوین نداشته باشن.
- با نرمافزار های آزاد باشن.
- فونت خوب داشته باشن.
- حتماً حتماً تا پایان امشب فرستاده بشن تا اگر مشکلی داره، بهشون بگیم که حلشون کنن.
همچنین قرار شد تا در اول شروع برنامه من یه تاریخچه از آزادی نرمافزار و داستان شروعش بگم. اول قرار بود فقط مجری خالی باشم اما خب انتظار نداشتم این هم اضافه بشه. یه استرسی شروع شد که نکنه سوتی بدم و تا ماهها مضحکه دوستان توییتری بشم. :)))))))
هرچی که بود، من باید انجامش میدادم و منم خوراکم خارج شدن از محدودهی امنمه.
روز جشن
ساعت ۲ قرار بود که جشن شروع بشه. بچههای تیم قرار بود که ساعت ۱۰ اونجا باشیم تا شروع کنیم به انجام کارها. اولین نکتهای که تو ذوق زد این بود که هنوز بعضی از افراد ارائههاشون رو برای ما نفرستاده بودن. خیلی بد بود این قضیه چون یه سری محدودیتهارو از سمت باغ کتاب داشتیم که نکنه چیز بدی باشه داخل ارائه ها و مسئولیتش گردن ما باشه؟ من اصرار به لغو اون ارائهها داشتم اما مصطفی آهنگرها به شدت معتقد بود که مشکلی نیست. اعتماد کنیم بهشون.
ساعت ۱ تازه افراد اومدن واسه بازکردن در سالن. وقتی در سالن باز شد، با یه سالن به شدت کثیف و نامرتب روبرو شدیم که نمیشد واقعا اونجا رویداد برگزار کرد. ازشون خواستیم که نظافت رو شروع کنن و شروع کردن ولی تا حدود ساعت ۲:۱۵ کشید که این باعث شد که رویداد با تاخیر شروع بشه.
بعد از نظافت سالن، من به بالای جایگاه رفتم تا کمکم آماده شیم واسه رویداد حدود ۲:۳۷ بود که مصطفی از اتاق فرمان بهم اوکی داد و من میتونستم شروع کنم. وای
سلام،
قاعدتا الان باید بگم عرض سلام و خیر مقدم دارم و اینا ولی خب همونجور میدونید از اونجور رویدادا نیست. خوش اومدین به رویدادی که خودتون برگزارش کردید.۲
اینو که گفتم بسیار ترسم ریخت[و دیگه تونستم شروع کنم به حرف زدن. بعد از گفتن یه تاریخچه کوتاه در مورد آزادی نرمافزار و مبداش، از آقای سوشا مصلح دعوت کردم تا به روی جایگاه بیاد و «نقشه آزاد OSM» را ارائه کند و بعد از نوبت دو نفر دیگه رسید که ارائه بدن:
- «جهان اطلاعات را از نو بسازیم» از «یه انقلابی»
- «معرفی مختصر چند نرمافزار آزاد» از دوستِ عزیزم «علی مولایی»
بعد از دو ارائه بالا، یه زمان واسه استراحت و شبکهسازی داشتیم و بعد از اون با یه پنل با موضوع «انحصار یا آزاد؟» داشتیم و امین خلیقی، جادی، دانیال بهزادی و سینا جزو اعضای پنل بودن. اوایل من داشتم سعی میکردم که مجری باشم اما با گذشت زمان دیدیم که نیازی به مجری نبود. خود اعضای پنل به خوبی پنل رو برگزار کردن.
بعد از پنل، جشن رو با چندین ارائه دیگه دنبال کردیم. لیست ارائهها به شرح زیر بود:
- «معرفی Godot Engine و blender» از «علی اسماعیلی»
- «رایانش همراه» از «دانیال بهزادی»
- «نرمافزار آزاد اکثرا کافیست» از «سجاد کرباسی»
- «گوگل زدایی» از «مریم ملکی»
- «لزوم بکارگیری معماری Federated در شبکه های اجتماعی» از «frowzy»
- «مختصری بر تاریخچه BSD» از «فراز»
و نهایتا جشن رو با یک پنل دیگه با عنوان «نرمافزار آزاد: دیروز، امروز، فردا» داشتیم که شخصا این پنل رو بیشتر از همهی قسمتهای دیگه دوست داشتم.
در آخر، با گرفتن عکس دورهمی جشن رو به پایان رسوندیم.
خوب
این سه قسمت یعنی «خوب، بد و زشت» نظر شخصی منه و ممکنه شما قبول نداشته باشید. خوشحال میشم نظر شمارو روی ایمیل [email protected] بشنوم.
این رویداد خیلی خوب بود. بدلایل مختلفی. اما بنظرم مهمتریناش اینا بود:
- این رویداد کاملا مردمنهاد برگزار شد.
تمام مراحل این رویداد، از برنامهریزی، طراح، اجرا و پشتیبانی همه و همه توسط افرادی بود که بصورت خودجوش خودشون تصمیم گرفتن که در این رویداد کمک بدن. هیچکس بخاطر پول کمک نکرد. هیچکس دغدغه بودن اسمش رو نداشت. هیچکس نخواست از سر باز کنه.
شاید خیلی جاها رو میشد بهتر برگزار کرد ولی هیچ قسمتی بیکیفیت هم نبود. این بنظرم خیلی نکته مثبت خوبی بود.
- این رویداد حامی مالی نداشت.
یکی از نکات خوب این رویداد، این بود که تمام هزینههای جشن از طریق جمعسپاری (Donate) جمع شد. این مثبت بود از این لحاظ که بچهها همه میدونستن که هزینهها از کجا و چه شکلی بوده و تمام بچهها سعی میکردن که تا میشه تو هزینهها صرفهجویی کنن. حتی هزارتومن هم براشون مهم بود.
- کیفیت رویداد
یه اتفاق خوب دیگه هم بالا بودن سطح ارائهها بود. تقریبا برای همشون بازخورد خوبی گرفتیم. در مورد تقریبا جلوتر توضیح خواهم داد.
بد
قسمت بدش این بود که خیلی دیر شروع به کار کردیم و اگر زودتر شروع میکردیم، احتمالا نتیجه خیلی بهتری میگرفتیم.
همچنین تو قسمت هماهنگی بین ارائهدهندهها و همچنین پنل هم نیاز داشتیم که کمی بهتر عمل میکردیم و این میتونه در سالهای آینده بهتر بشه. امیدوارم در سال آینده چه ما و چه افراد دیگهای بخوان برگزار کنند این رویداد رو، به این قسمت بیشتر اهمیت بدن.
همچنین یه سری دسترسیها هم دست برگزار کنندههای قبلی بود که موفق نشدیم ازشون بگیریم. یه سری از شبکههای اجتماعیمون بنظرم نامکاربریشون خوب نبود ولی چون پر بود، نمیشد کاریش کرد.
زشت
همچنان میگم که این نظر شخصی منه و ممکنه اشتباه باشه، ولی خب نظر منه.
یه اتفاق خیلی بدی که توی این رویداد افتاد، این بود که یه سری از دوستان، علیرغم تمام خواهشهای ما، تو هیچ جلسهای تشریف نیاوردن و حتی یه نماینده هم نفرستادن که بدونن چی میگیم. علاوه بر این، حتی شب قبل ارائه هاشون رو نفرستادن تا اگه ایرادی داره بگیم. همراه خودشون آوردن تا چند لحظه قبل از شروع رویداد بهمون بدن. این خیلی بد بود چون ما باید قبل از شروع رویداد چک میکردیم که مشکلی نباشه.
حالا باز دم بعضی از دوستان گرم که از قبل قرارهایی که داشتیم واسه ارائههارو رعایت کردن ولی یه سری از دوستان کملطفی کردن و علاوهبر اینکه اون شرایط رو رعایت نکردن، بعدش هم کلی تو شبکههای اجتماعی بهمون تاختن. از این بگذریم که حتی وقت نذاشتن که اطلاعات مرتبط با ارائشون رو ثبت کنن. در این حد از خود راضی که دوستشون، عکس از ارائه ایشون گرفت و با عنوان «بهترین ارائه با اختلاف» تو شبکههای اجتماعی منتشر کرد در صورتی که هیچیک از ارائه های قبلی رو تشریف نداشتند. هرچند، شاید تقصیر ما بود که ارائشون رو حذف نکردیم وقتی دیدیم که هیچ جلسهای رو نیومدن؛ شاید سال بعد واقعا باید از حضور افرادی که نه به خودشون و نه به بقیه احترام نمیذارن خودداری بشه.۳
هرچی که بود گذشت. امیدواریم که کمتر شاهد این حرکات زشت باشیم.
جشن آزادی نرمافزار امسال، با تمام خوبیها، بدیها و کمکاستی ها به پایان رسید ولی امیدوارم که شروعی دوباره باشه برای فعالیت مجدد این جامعه. جامعهای که چند سال بود فقط اعتراض میکرد و هیچوقت اصلاح نمیکرد اما امسال از خودش شروع کرد و اصلاح کرد.
ممنونم که این مطلب طولانی رو خوندید. فکر میکنم توی همین چندروزا، مصطفی زحمت فیلمها رو بکشه و منتشر کنه.
پانوشت
- تصمیم گرفتیم که لیست کارها رو روی بستر آزاد گیتلب از روز اول جلو ببریم و همینجور هم شد. برای دیدن بُرد اینجا رو مشاهده کنید.
- اون لحظه کلی استرس داشتم. اگه فیلمای ارائه رو دیدید، لطفا خیلی بهم نخندید.
- بچههای برگزار کننده خیلی اصرار داشتن که این بند اصلاح بشه و ملایمتر نوشته بشه. برای همین یه مقداری از چیزاش رو پاک کردم اما کلش رو پاک نمیکنم چون بنظرم رسالتم اینه که یه گزارش کامل از این رویداد بنویسم واسه نفرات بعدی تا بدونن چه مشکلاتی ممکنه داشته باشن. همونجوری که گفتم، این نظرات منه و به بقیه ربطی نداره.
دیدگاهتان را بنویسید